سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین سخن، ذکر خداوند متعال است و اساس حکمت، فرمان برداری اوست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
پنج شنبه 90 بهمن 6 , ساعت 8:20 عصر

کتاب حجه بن الحسن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف

پاسخ های کوتاه به 40 پرسش مهم جوانان دباره مهدویت نوشته : هادی قطبی

یا مهدی

 1-    امام زمان عجل الله تعالی فرجه چه ویژگی هایی دارد ؟ وضعیت ظاهری و شخصیتی ایشان چگونه است ؟

پاسخ : حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه از حیث صورت و سیرت شبیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است . بنا بر روایات ، ایشان در سن یک پیرمرد و به صورت یک جوان است و مردی چهل ساله یا کمتر به نظر می رسد و تا زمانی که زنده است پیر نمی شود . نورانی ، خوش رو و خوش بو است .

ایشان مانند جدشان امیر المؤمنین علیه السلام از نیروی بسیاری برخوردار است ؛ به گونه ای که اگر دست به بزرگترین درخت زمین بیندازد آن را از جا می کند . دارای چشمانی سیاه و درشت است و خالی بر قسمت راست صورت دارد .

 

منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر ، لطف الله صافی گلپایگانی ، ج 2 ، ص 188 و 286 و 288.

 


دوشنبه 90 بهمن 3 , ساعت 6:42 عصر

ای امام الرئوف! همراه با کبوتران حرمت،

محزون و گریان دل را به دور بارگاه تو

پر مى دهیم تا با زمزمه ملائک همراه شویم.

http://www.monasebat.com/sites/default/files/image_gallery/178/image/monasebat.com_image_gallery_image_1521.jpg


یکشنبه 90 بهمن 2 , ساعت 9:42 عصر

این وصیّتى است از حسن بن على بن ابى طالب علیهماالسّلام به سوى برادر خود حسین بن على علیه السّلام . وصیّت مى کنم که گواهى مى دهم به وحدانیّت خدا که در خداوندى شریک ندارد و اوست سزاوار پرستیدن ودر معبودیت شریک ندارد و در پادشاهى کسى شریک او نیست و محتاج به معین و یاورى نیست و همه چیز را او خلق کرده است و هر چیز را او تقدیر کرده و او سزاوارترین معبودین است به عبادت و سزاوارترین محمودین است به حمد و ثنا هر که اطاعت کند او را رستگار مى گردد

و هرکه معصیت و نافرمانى کند او را گمراه مى شود و هر که توبه کند به سوى او هدایت مى یابد، پس وصیّت و سفارش مى کنم ترا اى حسین در حق آنها که بعد از خود مى گذارم از اهل خود و فرزندان خود و اهل بیت تو، که درگذرى از گناهکاران ایشان و قبول کنى احسان نیکوکاران ایشان را و خَلَف من باشى نسبت به ایشان و پدر مهربان باشى براى آنها، و آنکه دفن کنى مرا با حضرت رسالت پناه صلى اللّه علیه و آله و سلّم همانا من اَحقّم به آن حضرت و خانه او از آنهائى که بى رخصت او داخل خانه او شده اند و حال آنکه حق تعالى نهى کرده است از آن ، چنانچه در کتاب مجید خود فرموده : (یا اَیُّهاَ الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلوُا بُیُوتَ النَّبِىِّ اِلاّ اَنْ یُوءْذَنَ لَکُم .)
پس به خدا سوگند که حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم رخصت نداد ایشان را در حیات خود که بى اذن داخل در خانه او شوند و هم رخصتى به ایشان نرسید بعداز وفات آن حضرت ولکن ما ماءذونیم و رخصت داریم تصّرف نمائیم در آنچه از آن حضرت به میراث به ما رسیده است ؛ پس اى برادر، اگر آن زن مانع شود سوگند مى دهم ترا به حق قرابت و رحم که نگذارى در جنازه من به قدر محجمه از خون بر زمین ریخته شود تا حضرت رسالت صلى اللّه علیه و آله و سلّم را ملاقات کنم و نزد او مخاصمه نمایم و شکایت کنم به آن حضرت از آنچه بعد از او از مردم کشیدم . و موافق روایت (کافى ) وغیره فرمود: پس جنازه مرا حمل دهید به بقیع و در نزد مادرم فاطمه علیهاالسّلام مرا دفن کنید. چون از وصایاى خویش فارغ گردید دنیا را وداع کرده به سوى بهشت خرامید.
ابن عبّاس گفت که چون آن حضرت به عالم بقا رحلت فرمود، امام حسین علیه السّلام مرا و عبداللّه بن جعفر و على پسر مرا طلبید و آن حضرت را غسل داد و خواست که در روضه منوره حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم را بگشاید آن حضرت را داخل کند، پس ‍ مروان و آل ابى سفیان و فرزندان عثمان جمع گشتند ومانع شدند و گفتند: عثمان شهید مظلوم به بدترین مکانها در بقیع دفن شود و حسن علیه السّلام با رسول خدا، این هرگز نخواهد شد تا نیزه ها و شمشیرها شکسته شود و جعبه ها از تیر خالى شود!؟ امام حسین علیه السّلام فرمود به حق آن خداوندى که مکّه را حرم محترم گردانیده که حسن فرزند على و فاطمه اَحَقّ است به رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم و خانه او از آنها که بى رخصت داخل خانه او گردیده اند، به خدا سوگند که او سزاوارتر است از حمّال خطاها که ابوذر را از مدینه بیرون کرد و با عمار و ابن مسعود کرد آنچه کرد و قُرُق کرد اطراف مدینه و چراگاه آن را و راندگان رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم را پناه داد.
و موافق مضامین روایات دیگر، مروان بر استر خود سوار شد، به نزد آن زن رفت و گفت : حسین علیه السّلام برادر خود حسن علیه السّلام را آورده است که با پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلّم دفن کند، بیا و مانع شو، گفت : چگونه مانع شوم ؟ پس مروان از استر به زیر آمد و او را بر استر سوار کرده به نزد قبر حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم آورد و فریاد مى کرد و تحریص مى نمود بنى امیّه را که مگذارید حسن علیه السّلام را در پهلوى جدّش دفن کنند.
ابن عبّاس گفت : در این سخنان بودیم که ناگاه صداها شنیدیم و شخصى را دیدیم که اثر شر و فتنه از او ظاهر است مى آید، چون نظر کردم دیدم فلانه است با چهل کس سوار است و مى آید و مردم را تحریص بر قتال مى کند، چون نظرش بر من افتاد مرا پیش طلبید و گفت : یابن عبّاس ! شما بر من جرئت به هم رسانیده اید هر روز مرا آزار مى کنید مى خواهید کسى را داخل خانه من کنید که من او را دوست نمى دارم و نمى خواهم ، من گفتم : واسَوْاَتاه ! یک روز بر شتر سوار مى شوى و یک روز بر استر و مى خواهى نور خدا را فرونشانى و با دوستان خدا جنگ کنى و حایل شوى میان رسول خدا و حبیب و دوست او؛ پس آن زن به نزد قبر آمد و خود را از استر افکند و فریاد زد به خدا سوگند که نمى گذارم حسن علیه السّلام را در این جا دفن کنید تا یک مو در سر من هست .
و به روایت دیگر جنازه آن حضرت را تیر باران کردند تا آنکه هفتاد تیر از جنازه آن جناب بیرون کشیدند! پس بنى هاشم خواستند شمشیرها بکشند و جنگ کنند، حضرت امام حسین علیه السّلام فرمود: به خدا سوگند مى دهم شما را که وصیّت برادرم را ضایع نکنید و چنین مکنید که خونى ریخته شود، پس به ایشان خطاب کرد که اگر وصیّت برادرم نبود هر آینه مى دید چگونه او را نزد پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلّم دفن مى کردم و بینى هاى شما را برخاک مى مالیدم ؛ پس جنازه آن حضرت را برداشتند وبه جانب بقیع حمل دادند و نزد جدّه او فاطمه بنت اسد علیهاالسّلام دفن کردند.
و ابوالفرج روایت کرده وقتى که جنازه امام حسن علیه السّلام را به سمت بقیع حرکت دادند و آتش فتنه مُنطَفى گشت ، مروان نیز مشایعت کرد و سریر امام حسن علیه السّلام را بر دوش کشید، امام حسین علیه السّلام فرمود که آیا جنازه امام حسن علیه السّلام را حمل مى کنى و حال آنکه به خدا قسم پیوسته در حال حیات برادرم دل او را پر از خون نمودى ولایزال جرعه هاى غیظ به او مى خورانیدى ، مروان گفت که من این کارها را با کسى به جا آوردم که حلم و بردبارى او با کوهها معادل بود.

در فضیلت گریه بر آن حضرت و زیارت آن بزرگوار از ابن عبّاس ‍ روایت شده که حضرت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود که چون فرزندم حسن را به زهر شهید کنند ملائکه آسمانها هفتگانه بر او گریه کنند و همه چیز بر او بگرید حتى مرغان هوا و ماهیان دریا و هرکه بر او بگرید دیده اش کور نشود روزى که دیده ها کور مى شود؛ وهر که بر مصیبت او اندوهناک شود، اندوهناک نشود دل او در روزى که دلها اندوهناک شوند، و هرکه در بقیع او را زیارت کند قدمش بر صراط ثابت گردد در روزى که قدم ها بر آن لرزان است.

برگرفته از سایت http://karbala72.ir/


شنبه 90 بهمن 1 , ساعت 8:28 صبح

ایام رحلت پیامبر  نور و مهربانی و
شهادت سبط اکبرش امام حسن مجتبی(ع)
و هشتمین مهر سپهر سروی حضرت امام رضا (ع)  

بر عموم محبین اهل بیت ( علیهم السلام ) تسلیت باد 

در مصیبت فقدان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

به راستی بزرگترین و سخت ترین مصیبت در تاریخ اسلام ، فقدان پیامبر رحمت و فرستاده ی خداوند کریم ، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) می باشد .

شهادت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)در سیزدهمین سال هجرت ، برای امتی نوپا بسیار زود بود .

در قسمتی از دعای افتتاح ، ما عظمت این مصیبت را بدین صورت ابراز می داریم :

« اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا»

بار الها ما از فقدان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)به تو شکایت می کنیم {و از تو صبر می خواهیم}

شاید یکی از علت های عظمت مصیبت آن حضرت ، به خاطر قدر نشناسی و مصیبت هایی است که امت صدر اسلام نسبت به ذریه اش اعمال کردند .

آن همه سفارش هایی که حضرت درباره ذریه اش فرمود . همه ناشنیده ماند و بر عظمت مصیبت فقدان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)افزوده شد .

اگر ولایت اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله)که کامل کننده ابلاغ رسالت الهی اش بوده از همان ابتدا مهجور نمی ماند ، مسلماً تاریخ اسلام مدینه فاضله حقیقی را شاهد بود که جهان و انسانیت را به سوی کمال و هدایت رهنمون می کرد .


<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ